مونومان میدان مرکزی

مونومان میدان مرکزی

Monument of Imam khomeini square- Pratic[A] Studio مونومان میدان امام خمینی- استودیو معماری پراتیک
Monument of Imam khomeini square- Pratic[A] Studio مونومان میدان امام خمینی- استودیو معماری پراتیک
Monument of Imam khomeini square- Pratic[A] Studio مونومان میدان امام خمینی- استودیو معماری پراتیک
Monument of Imam khomeini square- Pratic[A] Studio مونومان میدان امام خمینی- استودیو معماری پراتیک
Monument of Imam khomeini square- Pratic[A] Studio مونومان میدان امام خمینی- استودیو معماری پراتیک
Monument of Imam khomeini square- Pratic[A] Studio مونومان میدان امام خمینی- استودیو معماری پراتیک

چکیده

میدان «امام خمینی» را باید مهم‌ترین میدان بندرانزلی دانست. علاوه بر قدمت و مرکزیت این میدان نسبت به سایر میادین شهر عامل دیگری که بر اهمیت آن می افزاید حفظ وجه عمومی مبتنی بر تجمع و تعامل شهروندان به رغم سیاست های توزیع کننده ترافیکی است. از این رو توجه به عوامل موثر بر هویت یابی مجدد این گره شهری مهمترین مبحث مورد توجه در طراحی بوده است. از مهمترین این عوامل، زمینه شهری، فرهنگ (شامل فرهنگ بومی و فرهنگ توریست)، وجه معنایی و استعاری و بازآفرینی ارزش‌های تاریخی میدان است.

ترسیمات معماری

رویکرد به زمینه

در تحلیل زمینه، نخست از برایند پرسپکتیوهای دید ناظر از محورهای منتهی به میدان به عنوان راهتمای مکان‌یابی تقریبی طرح استفاده شد و سپس لایه های متفاوتی به شرح زیر مورد بررسی قرار گرفت:

1- سازماندهی افقی و ماهیت خطی طرح به عنوان جایگزین سازماندهی رایج عمودی و ماهیت نقطه ای مونومان ها: یکی از موارد تمایز بصری این میدان با سایر میادین که عمدتا از سازماندهی شعاعی برخوردارند شکل گیری خطی آن است. در سازماندهی شعاعی نقطه عطف دید مرکز میدان است. از این رو المان های طراحی شده برای این میادین عمدتا معرف یک «نقطه» در پلان هستند و معمولا با ساختاری عمودی شکل می‌گیرند. از آنجایی که تنها یک نقطه هستند متکی بر درک لحظه ای خواهند بود؛ به صورتی که در لحظه رویت اثر ساختار کلی آن درک شده و عموما در ادامه ی حرکت افقی ناظر و تغییر زاویه دید نکته جدیدی برای ارائه وجود نخواهد داشت. فارغ از اینکه چنین کیفیتی برای میدان مرکزی شهر که محل تجمع و حضور مداوم مخاطب است مناسب به نظر نمی‌رسد، سازماندهی خطی میدان نیز زمینه را برای ایجاد کیفیتی جدید و عمیق تر فراهم میکند. بر این اساس سازماندهی افقی مونومان نه تنها برهندسه خود میدان منطبق میشود بلکه باعث پدید آمدن تغییرات پیوسته درپرسپکتیو ها ووجوه معنایی متفاوت اثر حین عبور مخاطب شده و عاملی ترغیب کننده جهت نگاه عمیق تر مخاطب خواهد بود. به این ترتیب یک عنصر نمادین از هر زاویه دید می‌تواند ارائه دهنده معنا و کیفیت متفاوتی باشد.

2- فضای منفی: با توجه به این که عدم مداخله در طراحی لنداسکیپ جزیره میانی میدان (که بخش عمده آن با استخر و آبنما اشغال شده است)، سطح تماس مونومان با زمین را به لبه های باریک آن محدود کرده است و این مساله کمابیش در تناقض با مقیاس مورد انتظار طرح ارزیابی می‌شود. از این رو استراتژی خلق یک فضای نگاتیو حداکثری با کمینه سازی توده، این محدودیت تکنیکال را به فرصتی برای بهره گیری از پتانسیل معناگرایانۀ آن بدل می‌کند.

3- وحدت در کثرت (مینیمالیسم در فرم و تکثر معانی در محتوا): با توجه به تغییرات دید ناظر که پیش تر عنوان شد اثر می‌تواند ضمن یکپارچه بودن خود و عدم الحاقیات متکثر، از زوایای مختلف معانی متفاوت را آشکار کند و به کیفیتی ایهام آمیز دست یابد. علاوه بر محتوای درونی اثر، ایجاد ارتباط آن با برج ساعت (به عنوان نماد تاریخی و اصیل شهر) که در پس زمینه میدان قرار گرفته است، کیفیت بالقوه ایست که می‌تواند پیوند عمیق تری میان هویت معاصر طرح با بستر تاریخی آن ایجاد کرده و زمینه را برای رویکردهای محافظتی جدی تر برای این نماد تاریخی فراهم کند.

4- بروز دو مقیاس متفاوت از پروژه با توجه به موقعیت دید ناظر: جداره های اطراف میدان دارای ارتفاعی متوسط بوده و عرصه میدان در برش عرضی نیز نسبت به مرکزیت شهری آن عرصه نسبتا کوچکی است. از این رو طراحی المان مرتفع با چنین عرصه ای چندان سازگار نیست. از این رو توسعه مقیاس مونومان نه در ارتفاع بلکه در بعد طول، ضمن هماهنگی با مقیاس میدان از نظر ارتفاع نیز با زمینه خود سازگار خواهد شد. در نتیجه طرح از نماهای شمالی و جنوبی (برش عرضی) به صورت نقطه ای و با مقیاس کوچک درک شده و از نماهای شرقی غربی (برش طولی) مقیاس بزرگ خود را در سازماندهی خطی اش آشکار می‌کند. و این در حالیست که ارتفاع المان تنها به حدود 6 متر یعنی تقریبا برابر با کوتاه ترین بخش های جداره میدان محدود شده است.

5- معنا شناسی بر اساس نمادهای ریشه دار بدون تزریق دیدگاه های شخصی: از آنجا که باز آفرینی هویت گذشته در قالبی به روز، متفاوت از هویت سازی جدید است. لذا در انعکاس وجه معنایی اثر می‌بایست در چنین زمینه هایی محتاط تر عمل نمود.هرگونه تزریق دیدگاه های شخصی طراح می‌تواند با عدم پذیرش جمعی منطبق باشد. لذا سعی شده است از نماد های فرهنگی که ریشه ای عمیق در تاریخ ایران و فرهنگ بومی شهر دارد در کالبدی انتزاعی بهره گیری شود. فرض بر این است که چنین رویکردی به کاربرد نمادهای فرهنگی در قالب معماری حتی در صورتی که به شکل بی واسطه توسط مخاطب عام قابل دریافت نباشد، بنابر سابقه تاریخی و فرهنگی اش غنا و پایداری خود را در زمینه تضمین خواهد کرد و اصولا افزایش پیچیدگی محتوا درعین فرم ساده و خوانا، با تغلیظ بعد معنوی اثرنسبت به بعد مادی آن همراه خواهد بود.

ماکت پروژه

وجه متافوری فرم

1- تهی یا حجم منفی مهمترین مفهوم استعاری طرح است. محتوای طرح در نواحی حذف شده و خالی آن نهفته است و نه در مصالح و توده ی مادی. از آنجا که «تهی» چیزی جز نفی خود ماده نیست، به ذات با ایجاد کیفیتی معنوی همراه است. همچنین فضای نگاتیو به علت ایجاد اثر اختلاف منظر این قابلیت را دارد که ضمن حرکت ناظر، تغییر کرده و تصویر متفاوتی را بازنمایی کند.

2- از جمله تصاویری که توسط فضای تهی در طرح بازنمایی شده است فرم طاق جناغی اسلامی است که مقابل زاویه دید محور جنوبی به عنوان مهمترین محور دید قرار دارد . این در حالی است که حین عبور از کنار میدان و تغییر نقاط گریز پرسپکتیو ناگهان این عنصر تغییر شکل داده و در نمای جانبی به طور کامل از نظر ناپدید میشود.

3- از همین محوردید لبه بالایی این طاقِ مقعر که برخلاف آن شکلی محدب دارد، در مقابل برج ساعت که در پس زمینه و متمایل به یک سوی آن واقع شده، هم‌نشینی و تناسبات گنبد و منار را به عنوان یک سیستم بنیادی در معماری اسلامی تداعی می‌کند. این تصویر نیز با انحراف از محور جنوبی از نظر ناپدید می‌شود.

4- نمای طرح از سوی جداره های شرقی و غربی میدان کیفیتی متفاوت دارد. این قسمت ها بیشتر به مخاطب بومی تعلق دارد و محل تعامل شهروندان است.از این رو به عنوان نمادی برای شهر انزلی ایفای نقش می‌کند. از این زوایای دید تصویر المان دگرگون شده و در کالبدی کانستراکتیویستی تصویر انتزاعی قایقی بر روی آب است که سر به آسمان افراشته و دارای پویایی جهت دار است.

5- در پلان طرح نیز از نقش انتزاعی سرو، آنچنان که به گونه ای دوبعدی در مینیاتور و فرش ایرانی به کار رفته است، بهره گیری شده که بنا به اقبال طراحی کاملا بر فرم هندسی خود میدان نیز منطبق است. از سویی شیب سازه طرح موجب می‌شود تا نقش سرو پلان نه تنها از دید پرنده بلکه از دید ناظر جبهه شمالی نیز خوانا باشد. نماد درخت "سرو" از دیرباز نماد ایرانیان بوده و مظهر آزادگی و عدم تعلق است. تاریخ این نماد به هخامنشیان باز میگردد و پس از آن سالها دستمایه ادبیات ایران، نقاشی، مینیاتور و سایر هنرهای ایرانی قرار گرفته است. اما نکته ای که از این نماد در تایید ایده مرکزی طرح حاضر (مبتنی بر تغییر رادیکال الگوی رایج عمودی به الگوی افقی ) قرار دارد آن است که حتی ترسیم افقی سروِ انتزاعی در طرح فرش های ایرانی خدشه ای به مفهوم مبتنی بر استواری و بلند قامتی اش وارد نکرده است.