پروژۀ میدان

میدان | بازآفرینی عرصه عمومی

Pedestrian Oriented Public Realm And The Social Condenser- PRATIC A Studio | بازآفرینی فضای عمومی پیاده مدار در بافت مرکز شهر انزلی- استودیو پراتیک
Pedestrian Oriented Public Realm And The Social Condenser- PRATIC A Studio | بازآفرینی فضای عمومی پیاده مدار در بافت مرکز شهر انزلی- استودیو پراتیک
Pedestrian Oriented Public Realm And The Social Condenser- PRATIC A Studio | بازآفرینی فضای عمومی پیاده مدار در بافت مرکز شهر انزلی- استودیو پراتیک
Pedestrian Oriented Public Realm And The Social Condenser- PRATIC A Studio | بازآفرینی فضای عمومی پیاده مدار در بافت مرکز شهر انزلی استودیو پراتیک
Pedestrian Oriented Public Realm And The Social Condenser- PRATIC A Studio | بازآفرینی فضای عمومی پیاده مدار در بافت مرکز شهر انزلی- استودیو پراتیک
چگالنده اجتماعی- فضای داخلی مجموعه چند عملکردی تجاری فرهنگی- پروژه سوم از مجموعه بازآفرینی عرصه عمومی- استودیو پراتیک
Pedestrian Oriented Public Realm And The Social Condenser- PRATIC A Studio | بازآفرینی فضای عمومی پیاده مدار در بافت مرکز شهر انزلی- استودیو پراتیک

شرح پروژه

پروژه در پاسخ به این سوال کلی ارائه شد که چگونه می‌توان نسبت به بازآفرینی فضاهای عمومی شهری، با رویکردی پایین به بالا در مقیاس معماری و با مداخله محدود و موضعی (در مقابل اتخاذ رویکرد رایج برنامه ریزی بالا به پایین و مداخلات گسترده ) عمل کرد. بخش گسترده‌ای از مشکلات بافت تاریخی مرکزشهر ریشه در چالش‌های حقوقی خصوصی و عمومی، ضوابط، برنامه‌ریزی شهری، الگوهای پروبلماتیک طرح های بالادست و مسائل مدیریتی داشته و از دایره کنترل در مقیاس معماری و طراحی شهری خارج بود. به عبارتی می توان این گزاره را تاییدی بر فرضیه تضعیف هویت کالبدی به مثابه تضعیف حوزه عمومی تلقی نمود. این پروژه در سطح تئوریک تلاش کرده است تا مفهومی معاصر از میدان را جایگزین مفهوم کلاسیک آن کند و با ایجاد یک گشودگی فراگیر هم در سطح فرم و هم محتوا، هویت تاریخی میدان محصور در بافت مرکز شهر را در قالب هویت یک قلمرو عمومی پیاده مدار باز آفرینی کند.

طرح ارائه شده مبتنی بر زمینه موجود و با تعهد به مقیاس عمل معماری، می‌کوشد تا به جای موکد بودن بر حفظ همه جانبه ویژگی های زمینه ، از فرصت ها بهره گیری کرده و نسبت به تهدیدهای آن انتقادی عمل کند. از این رو طرح به جای ایجاد یک مسترپلانِ فراگیر از نظام توده- فضای کل ناحیه (به شعاع تقریبی 1 کیلومتر)، نقاط عطف زمینه را به عنوان پروژه های مجزا مورد باز طراحی قرار داده است. بر پایه جمع‌بندی آنالیزها، 4 ناحیه کانونی به عنوان مناطق تاثیر گذار و در عین حال قابل مداخله، مشخص گردید که تمامی این فضاها به نوعی معرف یک فضای پسماندی هستند. فضایی که کیفیت یا کارایی پیشین خود را از دست داده و حفظ وضعیت کنونی آن آسیب زا به نظر می‌رسد. به عنوان تنها نقطه قوت این فضاهای پسماندی می‌توان به عدم طرح ادعاهای حقوقی خصوصی و ارگان‌ها جهت تفکیک آن‌ها از بخش عمومی شهر اشاره نمود.

نگرش طراحی این است که در صورت طراحی، یا باززنده سازی (بسته به وضع موجود) هریک از این نواحی به صورت مجزا، می‌توان وارد یک دیالوگ انتقادی میان اثر و زمینه گردید؛ به این معنا که طرح پیشنهادی واژگانی بر متن بافت شهری افزوده، بخشهای ارزشمند آن را مورد تاکید و بخش‌های تهدید آمیز آن را نفی می کند و زمینه‌ای نو برای تقویت ایده ناحیه بعدی به دست می‌دهد. این مدل در پاسخ به مولفه های کیفی عرصه عمومی موارد ذیل را پوشش داده است:

  • ارتباط افقی و غیر سلسله مراتبی بخش های طرح
  • تعریف میدان در قامت شبکه ارتباطات انسانی و در مقابل مفهوم سنتی آن
  • حذف هرگونه برنامه کارکردی ثابت و دیکته شده به فضا، نظیر تفکیک مسیر های خطی و فضاهای متمرکز برای عبور و مکث، و ایجاد ماهیتی میانی و انعطاف پذیر
  • عدم تداخل و در هم ریزی پیاده راه عمومی با هر یک از محورهای تجاری (مبتنی بر مصرف)، در عین امکان دسترسی مناسب به تمامی محور های تجاری موجود در ناحیه
  • تقویت محور دید به میدان و عناصر تاریخی آن
  • ایجاد ارتباط معنایی میان بافت قدیم و جدید

چهار پروژه مجزا در 4 مقیاس و تیپولوژی کاملا متفاوت طرح ریزی شده اند که عبارت‌اند از: طراحی لندسکیپ مجاور رودخانه روگا، مداخله معماری در پل قدیم جهت احیا و تبدیل آن به محور پیاده، یک مجموعه چند عملکردی، و مونومان مرکزی میدان.

ترسیمات معماری

پروژه 1 (پارک لبه رودخانه روگا)

- حاشیه رودخانه که از بستری طبیعی برخوردار بوده و در طرح جامع شهر نیز به پارک خطی اختصاص داده شده بود، در وضع موجود با اجرای شبکه عبوری سواره و عدم حضور پیاده به محل انباشت زباله بدل شده است. این پارک با هدف حفظ حریم رودخانه، جلوگیری از تعریض آتی محور سواره موجود و ایجاد دسترسی مناسب برای حضور دائمی شهروندان پیشنهاد شد، به گونه ای که با احیای این فضای دورریز، اتصال پیاده مدار محدوده میدان به محل جدید بازار هفتگی در سوی دیگر رودخانه فراهم شود. ایجاد مواجهه حضوری و بصری مستقیم با آسیب های وارد شده به رودخانه و پیشروی های غیر مجاز واحدهای بازار سنتی شهر و ایجاد زمینه آتی برای حذف آن‌ها یا بازطراحی این ناحیه، احیاء حمل و نقل آبی از عرض رودخانه میان بازار و پیاده راه توسط قایق های غیر موتوری و همسو با محیط زیست (به عنوان تجدید خاطره جمعی از این نحوه دسترسی به بازار)، و ایجاد ارتباط پیاده مدار محدوده بازار با خیابان نواب به عنوان ارتباط حوزه تاریخی با حوزه درحال توسعه شهر، بخشی از اهداف این طرح بوده اند که با ایجاد رمپ هایی با شیب نامحسوس بهینه برای عبور کم توانان جسمی، تراز سطح خیابان ها و پل قدیم را به یکدیگر وصل می‌کنند.

پروژه 2 (مداخله طراحی و احیای پل قدیم)

با احداث پل جدید و نیاز به حذف بار ترافیکی از پل قدیم، این پل که بخشی از مهم‌ترین محور دسترسی به میدان مرکزی است، در فاصله چند متری از پل جدیدالاحداث، زاید به نظر می‌رسد. به لحاظ ارزش تاریخی نیز با توجه به هم‌زمانی ساخت و یکسانی تیپولوژی آن با پل «غازیان»، در حاشیه قرار گرفته است، همچنین تراز ارتفاعی آن حدود 4.5 متر بالاتر از رودخانه است و دسترسی مستقیم به لبه آن ندارد. با این پیش زمینه ایده مداخله حداقلی در سازه مستقل دهانه متحرک پل ( که در تاریخ 80 ساله آن هرگز مورد استفاده قرار نگرفت). این دهانه برخلاف چهار دهانه دیگر که با سازه بتنی یکپارچه ساخته شده اند، دارای سازه فلزی و مستقل است و درست بالای محل پارک خطی حاشیه رودخانه قرار گرافته است. در طرح حاضر این سازه مورد مداخله قرار گرفته و درون آن دسترسی عمودی مرکب از رمپ و پله برقی برای اتصال پارک خطی و سطح روی پل جانمایی شده است و به این ترتیب سمت دیگر پارک خطی را به محور میدان متصل می‌کند.

پروژه 3 (چگالندۀ اجتماعی)

این پروژه برای قطعه زمینی پیشنهاد شد که در طراح جامع شهر به کاربری تجاری ویژه اختصاص داشت، اما با احداث غیر کارشناسی پل جدید، تمام این محدوده با رمپ دسترسی خودرو تبدیل شد و این تبدیل با تخریب بخشی از جدارۀ تاریخی محور اصلی دسترسی به میدان همراه بود. ایدۀ چگالنده اجتماعی از آغاز طرح آن توسط کانستراکتیویست‌ها تا امروز، با رویکردها و تفاسیر متفاوتی در معماری به‌کار رفته است.از مسکن اجتماعی تا پروژه های چند عملکردی و فضاهای عمومی فرهنگی. اما نقطه اشتراک همه پروژه هایی که این ایده را در نظر داشته اند، متراکم کردن حضور افراد برای ایجاد ارتباط و تعاملات جمعی (از تعاملات برنامه‌ریزی شده تا تعاملات تصادفی) بوده است. پیشنهاد کانسپت این پروژه در طرح بازآفرینی فضای عمومی و عرصه پیرامونی میدان مرکزی نیز بر اساس همین ایدۀ عام اما در ارتباط با زمینۀ خاص خود ارائه شده است. در تفاوت با عمده پروژه های مرجع، این پروژه در اولویت نخست قصد ایجاد تراکم حضور افراد درون خود را ندارد، بلکه هدف آن ایجاد تراکم حضور پیاده در میدان مجاور خود و عرصه عمومی پیرامون آن و تسهیل حذف بار ترافیکی پل قدیم و امکان بهره برداری از آن به عنوان محور پیاده است. قرارگیری این پروژه برروی مسیر سواره و در امتداد پل جدید،هم عملکردی و هم نمادین است. به بیان دیگر این ساختمان، یک ماشینِ ضد ماشین است. طبقات این ساختمان متناسب با کیفیت فضای عمومی مجاور همان تراز ارتفاعی، به عملکردهای متفاوت اختصاص یافته است:

  • تراز طبقه همکف یک پیلوتی وسیع در مقیاس شهری همراه با رمپ خودرو و دسترسی های عمودی ساختمان است که نقش توزیع کننده ترافیک سواره را پیش از ورود به میدان (به منظور تقویت امکان پیاده‌مداری در خود میدان) به عهده دارد. بخشی از این ترافیک بلافاصله به وسیله رمپ از پل به خیابان زیر سطح پل (خیابان میرزا کوچک‌خان) هدایت می‌شود.
  • در طبقه زیر همکف (هم سطح خیابان میرزا کوچک خان) ورودی پارکینگ عمومی بلا فاصله بعد از هدایت ترافیک به این خیابان جانمایی شده است، تا امکان توقف خودروهای شخصی در همین محدوده و استفاده از ظرفیت های پیاده آن را تسهیل کند. مابقی سطح این طبقه به پاساژ تجاری با هدف جابجایی واحد های تجاری خرد واقع در حریم رودخانه (وضع موجود) اختصاص داده شده و طبقات پایین تر از این طبقه نیز به پارکینگ اختصاص داده شده اند.
  • طبقات اول و دوم، سازه ای یکپارچه با پلان باز است که از بیرون، جدارۀشهری محور پل قدیم به میدان (که در این طرح به یک پلازا تبدیل شده است) را بازسازی می‌کند؛ و از درون شامل یک هسته خدماتی مرکزی و خردفضاهایی متباین و پیوسته است که کاربری عمومی و منعطف دارند. در حالت ایدئال این سازه باز خواهد بود و می‌تواند برای رویدادهای اجتماعی، فرهنگی و هنری مورد استفاده قرار گیرد. در اولویت دوم این بخش به عنوان یک مجموعه فرهنگی-تفریحی متناسب با کاربری طرح تفصیلی پیشنهاد شده است.

ماکت پروژه

پروژه 4 (مونومان)

این مونومان کوچکترین پروژه این مجموعه است که پیش تر توسط استودیوی ما برای تنها محدوده قابل مداخله عرصه تاریخی میدان یعنی رفیوژ میانی آن، ارائه شده بود. این مونومان که در امتداد محور پل و روی خط واسط پل (در پیش زمینه) و برج ساعت (در پس زمینه) میدان قرار گرفته است، در ارتباط با سه پروژه دیگر، رابطه معنایی میان میدان وسیع معاصر با میدان محصور تاریخی را تقویت می‌کند. (توضیحات کامل‌تر در صفحه اختصاصی این پروژه ارائه شده است)